ای بشکند...

ساخت وبلاگ
چندی ست که چشمم به نگاه تو دخیل است

آوازه ی من موجب رسوایی ایل است 

 

 ای قامت تو سرو تر از حد تماشا

توصیف من از قامت تو بحر طویل است

 

کوچکتر از آنم که نگاهی کنم اما

زل میزنم و آهی و ...خرما به نخیل است

 

در کاسه دریوزگی ام بوسه بیانداز

ای بشکند آن دست که در عشق بخیل است

 

چون باد به هر بادیه گم کرده ی راهم

چشمان تو انگار که مصباح سبیل است

 

بعد از تو چه عشقی و چه شعری و چه شوری

دردی ست دراین سینه که بسیار ثقیل است

 

با عشق بمیران و دراین داغ نسوزان

در سینه ی تو آتش اعجاز خلیل است...

ساجده جبارپور

 پ.ن: یه دوره ای هم بود وقتی یه مدت غیبت می زد همه میفهمیدن نیستی زنگ میزدن میپرسیدن که کجایی چطوری اما حیفاون دوره هم تموم شد دوره ای که اگه کامنتارو تایید نمیکردی چندنفر جویای حالت میشدن الان اگه یک ماه سه ماه یکسال هم نباشی هیچ اتفاقی نمی افته چون بقیه هم نیستن هیچکس نیست و ما همه توی دنیای خالی از آدم خودمون داریم قدم میزنیم! ما باخودمون تنها موندیم!

 پ.ن: و امسال در یک سکوت بزرگ ۲۴ساله شدم رفتم باخودم قدم زدم توی خیابونی که اول وآخرش معلوم نبود دست به جیب بردم وچیزی که دوست نداشتم رو  خریدم به خودم هدیه دادم اما این وسط وبلاگ دوست جانم شادم کرد اینکه هنوز هست و یادشه مرسی مریمای پیله ور :-*  با گوشی که به روز کنی هیچ لینک هم نمیشه داد ولی ازین گوشه چشمم که نوشتم یک تکه  از من دراینجاست مریمارو بخونید .

** آدم ها در سکوت میمیرند. خواستم تعطیلش کنم ولی خب گفتم همان چهارتا نظر هم بد نبود مثل پیرزنی که در اتاق ساکتش گوش بزنگ درب باشد و روزی دلش حتی برای زنگ بچه های شیطان و فرارشان تنگ شود زود دلم تنگ شد حتی برای آنها که فحش میدهند و تهمت میزنند 

ایضا مارا دعا بفرمایید دراین روزهای حضیض!

**وسط بهمن نوشت:این اتاق عطر نفس عای تورا کم داشت . اینکه هستی و می وزی و میخندی بزرگترین نعمت خداست شکر عزیزجان شکر!

نوشته شده توسط ساجده جبارپور در ساعت 22:43 | لینک  | 
هفت سال بععععد...
ما را در سایت هفت سال بععععد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : negahe-sorbi بازدید : 91 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 20:17